گوش سوراخ کردن پارمیدا
دختر نازنیم، دختر مهربونم، چند روزی بود که دلت می خواست گوشهایت را سوراخ کنی و گوشواره آویز بندازی بلاخره دیروز 24 اسفند 92 راضی شدم که بریم مطب دکتر و گوشهایت را سوراخ کنیم خیلی ذوق و شوق داشتی مرتب می رفتی از خانم منشی می پرسیدی کی نوبتت می شود. یک جفت گوشواره طبی صورتی انتخاب کردی که متاسفانه چون ایراد داشت مجبور شدیم یک جفت سفید انتخاب کنیم. موقع سوراخ کردن گوشهایت دردت گرفت و گریه کردی خیلی دلم سوخت مرتب می گفتی مامان دردم گرفت دردم گرفت. حسابی اشک ریختی. بلافاصله شربت استامینوفن بهت دادم تا کمی تسکین پیدا کنی، توی ماشین تا خونه برسیم گریه کردی می گفتی که آقای دکتر را دوست نداری دیگه پیشش نریم. تا اینکه به خونه رسیدیم و ...
نویسنده :
مامان پارميدا
8:12